ماجرای خوانندگی سفیر کره جنوبی در ایران مهران مدیری به دیدار اکبر زنجان‌پور رفت (۱۵ آبان ۱۴۰۳) ساخت بزرگ‌ترین استودیوی تولید مجازی آسیا در ایران سید محمدرضا طاهری، شاگرد استاد شهریار، درگذشت (۱۵ آبان ۱۴۰۳) + علت بازگشت «سیدبشیر حسینی» به تلویزیون با «داستان شد» جایزه ادبی گنکور به «کمال داوود» نویسنده فرانسوی ـ الجزایری رسید تصاویر نعیمه نظام‌دوست در سریال «لالایی» در باب اهمیت شناسنامه هویتی خراسان رضوی صحبت‌های مدیر شبکه نسیم درباره بازدید میلیونی «بگو بخند» پخش فصل جدید «پانتولیگ» با اجرای محمدرضا گلزار اعلام زمان خاک‌سپاری «محمدحسین عطارچیان»، خوش‌نویس پیشکسوت بازیگران «گلادیاتور ۲» در ژاپن پژمان بازغی با «ترانه‌ای عاشقانه برایم بخوان» در موزه سینما دلیل خداحافظی جشنواره برلین از رسانه اجتماعی ایکس چیست؟ سرپرست معاونت فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: نفوذ فرهنگ بیگانه با ارتقای آگاهی‌های عمومی و ترویج اخلاق ایرانی‌اسلامی تدبیر می‌شود نبرد یک «سیاه‌ماهی» در دل میراثی کهن | درباره فیلم کوتاه مشهدی که به سومین جشنواره میراث فرهنگی شیراز راه یافته است
سرخط خبرها

گفتگو‌ با سیدعلی آل‌داود مؤلف کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه»

  • کد خبر: ۵۵۲۶۵
  • ۰۳ بهمن ۱۳۹۹ - ۲۲:۱۳
گفتگو‌ با سیدعلی آل‌داود مؤلف کتاب «امیرکبیر و ناصرالدین شاه»
سیدعلی آل داود، محقق و نسخه پژوه کشورمان، از کسانی است که آثار متعددی درباره امیرکبیر منتشر کرده است. «اسناد و نامه‌های امیرکبیر»، «نامه‌های امیرکبیر به انضمام نوادرالامیر» و «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» از جمله آثار اوست که به بررسی شخصیت و زندگی امیرکبیر پرداخته است.
امید حسینی نژاد | شهرآرانیوز؛ نام میرزا محمدتقی خان فراهانی، مشهور به امیرکبیر، یکی از این مردان است که نام او بر تارک تاریخ ایران می‌درخشد. هم او که ۳ سال بر مسند قدرت قاجاریه تکیه زد، اما در همین مدت کوتاه تأثیرات بسزایی در رشد مملکت گذاشت.
 
مقام معظم رهبری در بیانات خود اشارات زیادی به عملکرد درخشان او در دوره صدارتش کرده اند. ایشان درباره این مرد بزرگ می‌گویند: «امیرکبیر که یک چهره ماندگار در تاریخ ماست و واقعا کار‌های بزرگی هم کرده است، همه حکومت او ۳ سال بود؛ یعنی یک سال از مدتی که بناست علی العجاله شما در این مسئولیت مشغول باشید، کمتر است. اما آن قدر این کار، مهم و بزرگ و جدی بود که تاریخ، امیرکبیر را فراموش نمی‌کند...».

اما همیشه وجود برخی افراد منفعت طلب مانع اثرگذاری این بلندهمتان بوده است. درباره امیرکبیر نیز این اتفاق افتاد. فشار‌های کشور‌هایی مانند انگلیس و برخی هم پیمانانشان در داخل سبب شد تا پادشاه، ناصرالدین شاه، برای ریختن خون او متقاعد شود. او جان خود را برای ایران فدا کرد.
 
حتی تا آخرین لحظات عمرش از فکر پیشرفت ایران و ایرانی غافل نبود. در سالروز شهادت امیرکبیر قصد داریم به زوایای دیگری از زندگی و اندیشه‌های او بپردازیم. سیدعلی آل داود، محقق و نسخه پژوه کشورمان، از کسانی است که آثار متعددی درباره امیرکبیر منتشر کرده است. «اسناد و نامه‌های امیرکبیر»، «نامه‌های امیرکبیر به انضمام نوادرالامیر» و «امیرکبیر و ناصرالدین شاه» از جمله آثار اوست که به بررسی شخصیت و زندگی امیرکبیر پرداخته است. در این گفتگو به بررسی تأثیرگذاری امیرکبیر در جریانات دینی و مذهبی دوره صدارتش پرداخته ایم.


امیر کبیر در جایگاه یک مصلح بزرگ در دوره خود شناخته می‌شد. اصلاحات دینی امیرکبیر برای سامان دادن جریان دینی در دوران خودش چه بود؟

در اسنادومدارک برجامانده از امیرکبیر و نیز کتب تاریخی عصر قاجار اشاره‌ای خاص به اصلاحات امیر در زمینه امور و جریان مذهبی نشده است. شاید دخالت در امور مذهبی را وظیفه صدراعظم نمی‌دانستند. مگر آنکه آنان بخواهند در امور سیاسی مداخله کنند. بدیهی است دخالت برخی روحانیان در عصر فتحعلی شاه که منجر به تیرگی روابط بین ایران و روسیه شد، خاطره ناخوشایندی بود. اما شخص امیر از مواجهه با رؤسای مذهبی به شدت خودداری می‌کرد، مگر آنکه مسئله‌ای خاص در میان باشد، از جمله درباره محاکمه‌ای که یکی از علما به نادرست حکمی صادر کرده بود و امیر پیغام سختی به او داد.


رابطه امیرکبیر با علمای دوران خودش به چه صورت بود؟ جریان مخالفت‌های میرزا ابولقاسم، امام جمعه، با ایشان بر سر چه دیدگاه‌هایی بود؟

امیرکبیر با بیشتر علمای مشهور به درستکاری روابط حسنه داشت، اما از احکام صادره برخی آنان گله‌مند بود و در صورت امکان چنان چه شکایتی از این آرا می‌شد، فوری رسیدگی می‌کرد. به طبع، چون همگان از رویه و آداب سخت گیرانه او اطلاع داشتند، تخلفات کمتری انجام می‌شد. امیر شخصا روحیه مذهبی داشت و آداب و مناسک و ضروریات مذهب را هر شبانه روز به خوبی انجام می‌داد و همواره مراقب بود که شخص شاه نیز اخلاقیات را رعایت کند و در مواجهه با مسائل روز این نکات را مدنظر داشته باشد. از نامه‌ها و یادداشت‌هایی که ناصرالدین شاه در دوره سه ساله اول سلطنت نوشته است، برمی آید که او نسبت به دوره‌های بعد پادشاهی خود تفاوت‌هایی داشته و اصول بیشتری را مراعات می‌کرده است.


مرحوم عباس اقبال در کتاب «امیرکبیر» می‌گوید: امیرکبیر وقتی متوجه شد که فتنه باب از سمت انگلیس و برای تضعیف دولت مرکزی است، به خوبی برای مقابله با او کمر همت بست. آیا برخورد او با بابیه فقط از نگاه اجتماعی توجیه پذیر است؟ تا چه اندازه از علمای دوره خویش برای مبارزه با جریان باب کمک گرفت؟

سخن مورخان ایرانی و اروپایی درباره فتنه باب، که از اواخر عصر محمدشاه شروع شد و دامنه آن تا سال‌های نخست پادشاهی ناصرالدین شاه کشیده شد، تفاوت‌هایی دارد.
بدیهی است که نظر مرحوم عباس اقبال که این فتنه را برانگیخته انگلیسی‌ها می‌داند تا حدی درست است، زیرا نه امیرکبیر و نه شاهان قاجار مخالفتی با نحله‌ها و فرقه‌ها و افکار متفاوت مذهبی آن عصر نداشتند. نمونه آن پیدایش فرقه شیخیه در آن دوره بود که از اوایل عصر ناصری دامنه وسیعی را در بر گرفت و علاوه بر کرمان که مرکز شیخیه شمرده می‌شد، افراد بسیاری در شهر‌هایی از قبیل تبریز، همدان، یزد، نائین و حتی مشهد در شمار پیروان شیخی «کریم خانی» و شیخی «حاج باقری» درآمدند و کسی از عقاید آنان تفتیش نمی‌کرد و مانع فعالیت‌های آنان نمی‌شد.
 
اما فرقه بابی که در اصل آن را باید نوعی گروه سیاسی مخالف حکومت رسمی ایران به شمار آورد، وضعیتی متفاوت داشت. آنان به عنوان فرقه مذهبی در چندین شهر ایران شورش‌هایی برپا کردند و قصد تصرف آن شهر‌ها را داشتند، حتی برای ترور شاه اقدام کردند. به تازگی دسته‌ای از مورخان منتسب به این فرقه، زیرکانه به انتقاد از امیرکبیر پرداختند و حرکت او در سرکوب بابیه را نوعی جنایت و خیانت و سرکوب یک دین تازه به شمار می‌آورند، از جمله باید به کتاب «قبله عالم» اشاره کرد که تحلیل‌های آن در باب امیرکبیر آمیزه‌ای از مطالب درست و نادرست است.


از اقدامات مهم امیرکبیر مخالفت با بست نشینی بود. مرحوم هاشمی رفسنجانی در کتاب «امیر کبیر یا قهرمان مبارزه با استعمار» این اقدام را در راستای حمایت از روحانیت می‌داند، زیرا برخی بست نشینی‌ها را افراد لاابالی ترتیب می‌دادند و خود را به علما منسوب می‌کردند. در این میان «شیل»، وزیر مختار انگلیس، در گزارش‌های خود برخی مخالفت‌های علما درباره اقدام امیرکبیر را گزارش می‌کند. آیا علما با اقدامات او مخالفت‌هایی ابراز داشتند؟

تحلیل مرحوم هاشمی رفسنجانی را از عملکرد امیرکبیر دراین زمینه باید نظر شخصی ایشان محسوب کرد. قدر مسلم آنکه امیرکبیر همواره در پی اصلاح امور بوده است و اگر در میان هر گروه اجتماعی کار ناشایستی ملاحظه می‌کرد، بی درنگ در پی اصلاح آن بر می‌آمد. بدیهی است روحانیت به دلیل نفوذ فوق العاده‌ای که بین اقشار مختلف اجتماع داشت، بیشتر در معرض داوری همگان به ویژه رؤسای سیاسی مملکت قرار می‌گرفت.
 
بست نشینی در زمره امور رایجی بود که از تنبیه مجرمان و تبهکاران جلوگیری می‌کرد و این جلوگیری مانع اصلاح امور و باعث اختلال در کار عدلیه می‌شد. به طبع در روزگار امیرکبیر عدلیه به معنای عرفی آن نداشتیم. بیشتر دعاوی مطرح شده بین اشخاص را روحانیان حل وفصل می‌کردند و احکام آن صادر می‌شد و حکام صرفا می‌بایست احکام صادرشده را اجرا کنند، مگر برخی جرائم از قبیل سرقت و قتل که داروغه‌ها مسئول پیگیری آن بودند و پرونده را تکمیل و برای اجرا به حاکم تحویل می‌دادند.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->